بی قرارتم..............

نیمه گمشده

بی قرارتم..............

 

اینم شعری از مریم حیدرزاده البته با کمی تغییر

سلام عشق گمشته ای بهونه قشنگ من براي زندگي

آره باز منم یونس همون ديوونه ي هميشگي

فداي مهربونيات چه میكني با سرنوشت

دلم برات تنگ شده بود اين نامه رو واست نوشت

حال من رو اگه بخواي رنگ گلاي قاليه

جاي نگاهت بد جوري تو صحن چشمام خاليه

ابرا همه پيش منن اينجا هوا پر از غمه

از غصه هام هر چي بگم جون خودت بازم کمه

ديشب دلم گرفته بود رفتم کنار آسمون

فرياد زدم يا تو بيا يا من و پيشت برسون

فداي تو! نمي دوني بي تو چه دردي کشيدم

حقيقت رو واست بگم به آخر خط رسيدم

رفتي و من تنها شدم با غصه هاي زندگي

قسمت تو سفر شد و قسمت من آوارگي

نمي دوني چه قدر دلم تنگه براي ديدنت

براي مهربونيات  برای گیردادنات

به خاطرت مونده يكي هميشه چشم به راهته

يه قلب تنها و کبود هلاك يه نگاهته

من مي دونم همين روزا عشق من از يادت ميره

بعدش خبر ميدن بيا که داره دوستت ميميره

روزات بلنده يا کوتاه تا حالا بردی خیال کسی

بيشتر از اين من و نذار تو غصه و دلواپسي

يه وقت من و گم نكني تو دود این شهر غريب سیرجان

يه سرزمين غربته با صد نيرنگ و فريب ای جان

فداي تو يه وقت شبا بي خوابي خستت نكنه

غم غريبي عزيزم زرد و شكستت نكنه

چادر شب لطيف تو از روت شبا پس نزني

تنگ بلور آب تو يه وقت ناغافل نشكني

اگه واست زحمتي نيست بر سر عهد مون



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در شنبه 21 بهمن 1391برچسب:, ساعت 22:30 توسط zika @ fartoteh |